کد مطلب:33631 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:98

انسان جدید خود را در هر گونه تصرف مجاز می پندارد











اما صرف نظر از مشكلات عملی آن بینش، خوبست كه دست كم به لحاظ نظری برای خود روشن كنیم كه با چه وضعی روبرو هستیم: ما با كسانی روبروییم كه در برابر نفس خود، در برابر خلق و طبیعت لاف خدایی می زنند. یعنی هم خود ذاتا به اتكاء و عدم استقلال خود نسبت به خداوند باور ندارند و هم بر مردمان دیگر و بر عالم طبیعت خدایی می كنند. لذا زندگی در اثر این استغناها و استكبارها چهره ای به خود می گیرد كه در جهان حاضر مشاهده می شود. راه رهایی یافتن از این وضع، همانا رجعت به مقتضیات عبودیت است.

این سخن ناصوابی است كه خداوند جهان را در تسخیر ما نهاده و لذا ما آدمیان مجازیم نیروهای شخصی خود و نیز نیروهایی را كه خداوند در طبیعت نهاده است بی پروا و به گزاف بكار گیریم. این سخن نادرست حتی گاه از طایفه ی متدینان نیز شنیده می شود.